مقالات آرشیو خبر ها
آقای پیرلو، دست در جیب بودن کافی ست

آقای پیرلو، دست در جیب بودن کافی ست

چهره ای که سمت و سوی نگاه اش کمی گنگ و مبهم است با دستانی همیشه در جیب و آرامشی بیش از حد معمول، این توصیفی ست از مربی ای که هدایت بانوی پیر ایتالیا را به عهده گرفت و در نخستین هفته های حضورش نتوانست رضایت بخش ظاهر شود، هر چند که امید برای بازیابی تیم اش با گذشت زمان و رسیدن به هماهنگی تیمی بسیار زیاد است.

 

یوونتوس برابر لاتزیو نشان داد که به نحو قابل توجهی نسبت به دیدارهای قبلی هماهنگی و نظم تیمی خود را به دست آورده که ثابت می کند پیرلو عواملی برای رسیدن به نتایج خوب در دست دارد البته هیچ تردیدی وجود ندارد که راهی کمی طولانی برای بهبودی و پیشرفت پیش روی پیرلو و شاگردانش است که با توجه به شتاب زدگی های ابتدایی هر شروعی کاملا طبیعی ست و این راهی ست که هر آغازی انتظارش را می کشد اما اینجا نکته ای کمبود خود را بیشتر از هر مسئله دیگری نمایان می کند و آن نبود تجربه ای ست که می تواند تاثیر بسیارزیادی روی روند نتیجه گیری یووه در آینده داشته باشد؛ پیرلو تا به این جای فصل از داشتن این عامل مهم محروم بوده و زمانی که عملکرد تیم اش در دقایق پایانی دیدارهایی که برگزار شده را بررسی می کنیم می بینیم هر چه به پایان بازی نزدیک تر میشود دچار لغرش و از دست دادن نظم گروهی میشوند که خود به خوبی نشان می دهد که کمبود تجربه مربیگری این مربی در دقایق حساس می تواند تمام توشه تیم و شاگردانش را در طول دقایق سپری شده از میان ببرد که در صورت ادامه دار شدن آن؛ شرایط را برای جایگاه یووه نیز سخت خواهد کرد، با این حال اگر این عامل را نیز گذری بدانیم و تاکید کنیم با گذشت چند ماهی از مربیگری، پیرلو می تواند تجربه های تغییرات درست را در این دقایق نیز به دست بیاورد می رسیم به نکته کلیدی در رفتار و برخورد مربی که اهمیت زیادی بر افرایش شور و انگیزه در نمایش بازیکنان دارد.

 

به نظر میرسد که مشکلات و ایراد هایی در نحوه مربیگری اندره آ پیرلو احساس میشود که تکنیکی نیست؛ شاید او زیادی کنار زمین آرام و کم تحرک است؛ البته بدیهی ست که شخصیت هر فرد متفاوت است و این تفاوت حتی اگر مربیگری را انتخاب کرده باشی چندان تغییر نخواهد کرد، با این حال دنیای مربیگری و نشستن روی نیمکت تیم های بزرگ ویژگی هایی دارد که آن نیز با کسب تجربه با مرور زمان دست یافتنی ست. اما اگر این تفاوت شخصیتی بیش از حد در ذات مربی ریشه داشته باشد شرایط را برای نتیجه گیری موفق در آینده کاری او کمی سخت می کند.

 

به طور مثال اگر بخواهیم نحوه مربیگری آنتونیو کونته، مکس الگری و مائوریتزیو ساری را در سال های اخیر با آندره آ پیرلو مقایسه کنیم می بینیم نه تنها کونته و مکس بلکه ساری که پیرلو بیش از هر مربی دیگری به آن شباهت دارد، نیز نسبت به او بسیار موفق تر و با تجربه تر ظاهر شدند. بدترین فصلی که ماسیمیلیانو آلگری همراه یووه آغاز کرد یعنی یووه 2015 او با شروعی بسیار بد و بازگشتی فوق العاده و پر هیجان همراه با ثبت رکورد و بعد رسیدن به اسکودتویی دیگر که با یووه 2020 پیرلو یی مقایسه میشود که هنوز در ابتدای راه هست و به نتایج درخشان آن سال مکس در سری آ دست نیافته، با این حال شروع این دو فصل شباهت زیادی دارد و همین مسئله کافی ست تا نحوه مربیگری الگری و پیرلو مورد مقایسه قرار گیرد.

 

مکس الگری کسی بود که بسیار خوب نشان داد که چگونه نحوه مربیگری و هدایت یک تیم بزرگ را می داند، او مربی ست که می داند چطور و در چه شرایطی روی نیمکت تغییر حالت دهد و می داند بهترین حالت یک مربی برای هدایت تیم اش از خارج از زمین در دقایق و شرایط بازی چیست و در چه لحظات از مسابقه باید چه طور با شاگردانش ارتباط برقرار کند، الگری دانست چگونه در سکوت و در حالی که دست های خود را در جیب دارد بازی را مشاهده کند و چه زمان عصبانی شود، چه لحظه ای فریاد بزند و چه دقیقه ای حتی کت و ژاکت خود را درآورد و خشم و نارضایتی خود را به نحوه بازی شاگردانش در دقیقه نشان دهد و در پایان دوران موفقی را به نام خود همراه یووه ثبت کند.

 

حتی اگر ساری را نیز با پیرلو مقایسه کنیم او نیز یک گام از پیرلو ی ساکت پیش است، مائوریتزیو انرژی زیادی برای تحرک در کنار زمین از خود نشان نمی داد، بیشتر او را در حالی که روی نیمکت سرش به دفتر یادداشت است می دیدیم و یا کاغذی در دهان با کمترین شور و نه حتی خشم و عصبانیت یک مربی اما در لحظه هایی نشان داد که رفتار با بازیکن را به خوبی می داند و حالا مربی ای جانشین او شده که بیش از هر مربی دیگر آرام است و هنوز نه تنها به دنبال تجربه مربیگری ست بلکه تجربه برخورد در لحظات را نیز در رفتار مربیگری خود کم دارد و این کمبود عاملی ست که باید این مربی جوان هر چه زودتر برطرف کند.

 

فراموش نمی کنیم که در لیگ ایتالیا مربیان جوانی نظیر سیمونه اینزاگی حضور دارند که نقش رفتاری یک مربی را به خوبی درک کردند و نشان دادند که چطور و با توجه به لحظات و شرایط بازی تغییر رفتار دهند. حتی اگر نخواهیم پیرلو را به دلیل سن و تجربه با الگری و یا حتی کونته مقایسه کنیم می توانیم تفاوت نگرش او را با رقیب اش در دقایق پایانی دیدار یووه و لاتزیو بسنجیم، به لحظاتی که اینزاگی حتی از منطقه فنی مربیان بیرون می آید، خشمگین میشود فریاد می زند و درست جلوی او پائولو دیبالا برای یک کنترل آسان توپ اشتباه می کند و مربی اش حتی در حساس ترین لحظات بازی هیچ رمقی نه برای نشان دادن نارضایتی از عملکرد شاگردش و نه حتی انگیزه دادن برای نگه داشتن نتیجه بازی در واپسین دقایق بازی از خود نشان نمی دهد و در مقابل مربی جوان لاتزیو با وجود اینکه در جایی ایستاده که نباید باشد با فریاد و دادن روحیه مبارزه شاهد زدن گل تساوی تیم اش میشود و این تفاوتی ست بارز در نگرش و رفتار مربی برای رویارویی با عملکرد شاگردان و ارتباط با آنان از خارج زمین است.

 

بنابر این؛ آندره آ پیرلو اگر می خواهد موفقیتی را در دنیای مربیگری به نام خود ثبت کند باید هر چه سریعتر دست به تغییر رفتار در نگرش و ذهنیت آرام خود زند و تا دیرتر نشده دست هایش را از جیب اش خارج کند و با کنار زدن خونسردی ظاهری اش به فکر برخورد درست و مناسب در لحظات مسابقه باشد.

«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
طناز احدی مقدم
طناز احدی مقدم«خبرنگار»
ارتباط با نگارنده: